گل ، شمع ، موزیک ، یعنی سکس
گل ، شمع ، موزیک، یعنی عزاداری
گل ، شمع ، موزیک یعنی عروسی
آنچه در همه این محافل مشترک است ، قداستی است که در هر سه موجود است. همراه آوردن سکس با مفهوم قداست و روحانیت شاید برای ذهن شلاق خورده ما که از سکس نهی شده و مزموم از آن یاد گشته ، نا مانوس جلوه کند لیکن گل و شمع و موزیک به ما میگویند که هر سه آسمانی اند .لطیف ترین پدیده خلقت در بستر متحقق میشود، ادغام دو روح و الحاق آنها با کاینات تجربه ای بس خوشایند است که رفتار جنسی به بشر هدیه کرده است. لیکن تجربه این مو هبت آسمانی برای همه مقدور نیوده و بسیاری به کمترین درجه زمینی آن دلخوش کرده اند.سکس روحانی قبل از بدن به روح کانال میزند و تا همبستری فکری و شتاخت قلبی صورت نگیرد تماس بدنی الوییت پیدا نمیکند. چارلی چاپلین به دخترش چنین وصیت میکند که : "بدن عریان تو را کسی میتواند ببیند که روح عریان تو را دیده باشد.." لذا حرف نخست در سکس بدن نیست که تنیدگی دو فکر است برای تجربه طولانی ترین و ارضا کننده ترین لذت دنیا که تن تنها وسیله ای میشود برای تحکیم این تنیدگی .در این راستا آنچه میتواند تن را به درک بهتر این تجربه رهنمون سازد ، بیدار سازی حواس پنجگانه بویایی ، شنوایی ، بینایی ، چشایی و لامسه است . گل در خدمت بویایی، شمع در خدمت بینایی ، موزیک در خدمت شنوایی ، میوه در خدمت چشایی و پوست در خدمت لامسه . پنج کانال ارتباطی جهان درون به جهان برون باز گشته شتاب و شدت این تنیدگی را افزون میکنند. علی رغم سکس زمینی که در آن رسیدن به ارگاسم تنها هدف انجام رفتار جنسی میشود ،رسیدن به اوج لذت جنسی صرفا ملاک نبوده و روند تنیدگی خود به تنهایی شعف زا میباشد.در سکس زمینی ، دو جسم و نه دو روح بدون شناخت قلیی ،در هم ادغام گشته ابتدایی ترین شکل مکانیکی را به نیت رسیدن به ارگاسم انجام میدهند.یاد آور سکس های خیابانی هستم که در آن شریک جنسی فقط اسم است و شماره تلفن و دیگز هیچ .. تجسم اینکه در پشت این پوست و استخوان چه کسی است و به چه فکر میکند برای فرد بی معنی است و تنها شکل و حالت بدن و گرمی و صافی آن مورد ارزیابی قرار میگیرد. براستی حق انتخاب نداریم که به جای سکس زمینی ، سکس آسمانی انتخاب کنیم؟ تا زمانیکه معلمین رفتار جنسی ما و فرزندان ما ، فیلمهای پورنو هستند ، باید گفت نه !چشم گرسنه و ذهن کنجکاو جوانان در این دسته فیلمها چگونه قرار است قداست سکس آسمانی را ببیند؟غیر از اینکه یاد بگیرند میتوان به شریک جنسی به شکل یک شی نگاه کرد که اسباب ارضا جنسی را قرار است فراهم آورد؟ غیر از اینکه تصورات و انتظاراتی غیر واقعی از اندام جنسی خود یا شریک جنسی پیدا کند ؟ غیر از اینکه تعریف اشتباهی از رفتار جنسی در او ایجاد شود و نتیجتا خود را در معرض اختلالات جنسی چون ناتوانی جنسی ، زود انزالی در مرد و یا مشکلات مقاربت و ارگاسم در زنان ... قرار دهد؟ و مهمتراز همه اینکه غیر از این است که قداست ارتباط جنسی لحاظ نگشته سکس با مایه مکانیکی و حیوانی جلوه گرشود؟
پس اگر رسالت آموزش رفتار جنسی فرزندانمان را به ایندسته فیلمها سپرده ایم و از سویی نیز نمیتوانیم دست آنها را گرفته و به اتاق خواب خود آوریم تا به آنها قداست و پاکی یک رفتار جنسی سالم را آموزش دهیم ، حد اقل از تفاوت سکس آسمانی و سکس زمینی و از خطرات و پیامدهای ناگوار سکس های هالیوودی برایشان بگوییم
اینکه سکس آسمانی نیست
اگر برای رهایی از دردو فشارباشد
اگر تهی از رابطه عمیق انسانی باشد
اگر سیری نا پذیر باشد
اگر به شکل رابطه مکانیکی باشد
اگر آرامش واقعی و طولانی را در پی نداشته باشد
. و اگر جسم فرد مقابل قبل از روح او لمس گردد
از آنها بخواهیم به رفتار جنسی به شکل عبادت بنگرند ، حریم بستر را بزرگ شمارند و از دریچه آن با کاینات یکی گشته از بحر لذتی جاودانه سیراب گردند
در نهایت اینکه از آنها بخواهیم که خداوند را به اتاق خوابشان آورند